شهید عباس شاهوی

ملت فاجعه بزرگ هفتم تیر 72 تن بی گناه به عدد شهدای کربلا از دست داد. مقام معظم رهبری

شهید عباس شاهوی

ملت فاجعه بزرگ هفتم تیر 72 تن بی گناه به عدد شهدای کربلا از دست داد. مقام معظم رهبری

زندگینامه شهید عباس شاهوی

شهید عباس شاهوی

نام پدر : یوسف

تاریخ تولد : چهارشنبه ، 27 آبان ، 1332

محل تولد : تهران

سن هنگام شهادت: 28

تحصیلات : کارشناسی ارشد

تخصص : مدیریت بازرگانی

 

زندگی نامه

سوابق مبارزاتی: افشای چهره ددمنشانه رژیم پهلوی ، برگزاری جلسات سخنرانی و آشنا کردن جوانان با اندیشه‌های والای حضرت امام خمینی(ره)، شرکت در اعتراضات مردمی، تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان" اُکلاهاما" با همکاری برخی همرزمانش، پاک‌سازی ادارات از وجود عناصر دست‌ نشانده رژیم پهلوی و تلاش برای بازگرداندن اموال بیت‌المال

 

کارهای تشکیلاتی: عضویت در حزب جمهوری اسلامی

 

مسئولیت‌ها: سرپرستی کمیته انتظامی مسجد قنات آباد، مدیر گروه صنعتی ملی فولاد ایران، مدیر عامل مرکز تهیه و توزیع فلزات ایران و معاون وزیر بازرگانی

 

تولد تا جوانی

شهید عباس شاهوی فرزند مرحوم یوسف 27 آبان سال 1332 ه.ش در محله قنات آباد تهران در خانواده‌ای متوسط دیده به جهان گشود. بنابر خوابی که مادرش دیده بود نام او را عباس گذاشتند.

 

عباس از کودکی به خواندن و نوشتن ، تحصیل دین و فراگیری احکام شرعی علاقه فراوان نشان می‌داد. در پنج سالگی نماز را اقامه می‌کرد و اصول دین را نیزکامل فراگرفته بود. بنا به گفته اطرافیان ،‌هر وقت از او سئوالی می‌شد با آرامش و متانت به یک یک سئوال‌ها پاسخ می‌داد. عباس در 6 سالگی وارد مدرسه شد و به سبب تیزهوشی که داشت وآزمونی که از او گرفتند به کلاس دوم راه یافت. او در دوران کودکی به بازی‌های کودکانه به ویژه بازی‌های فکری اشتیاق فراوان نشان می‌داد.

 

رفتار اجتماعی او الهام گرفته از تربیت صحیح اسلامی بود و همگان او را به سبب اخلاق حمیده‌ای که داشت تشویق می‌نمودند.

 

در دوازده سالگی از پدرش خواسته بود به جای عیدی و لباس عید، برای او یک جلد کلام‌الله مجید با ترجمه فارسی بخرد. پس از آن با قرآن اُنس بیشتری گرفت. و به فراگیری علوم قرآنی در سطح هیأت‌ها و جلسات مذهبی و قرآنی روی آورد.

 

مرحوم پدرش در خاطره‌ای از وی چنین نقل کرده است: « ... از کودکی هر وقت از او سئوال می‌شد که دوست داری چکاره شوی پاسخ می‌داد : می‌خواهم شاگرد آقای بروجردی شوم».

 

با همین روحیه بود که پس از پایان کلاس ششم تصمیم گرفت برای تحصیل علوم حوزوی به قم برود اما موفق نشد و تحصیلات دبیرستان را در آموزشگاه حکیم نظامی سپری کرد.

 

او به نماز اول وقت و جماعت علاقه فراوانی داشت. مرحومه مادر عباس در خاطره‌ای از فرزندش چنین نقل کرده است: «... عباس از همان کودکی به نماز علاقه داشت، وقتی که نوجوانی بیش نبود در نمازجماعت مسجد حاضر می‌شد و حتی در صبح‌های برفی زمستان برای شرکت در نمازجماعت به مسجد قنات‌آباد می‌رفت».

 

در سال 1350 با قبولی در کنکور دانشگاه وارد مدرسه عالی حسابداری شد. او برای تأمین هزینه تحصیل ناچار شد وارد بازار کار شود. عباس نذر کرده بود با اولین حقوق خود به اتفاق خانواده‌اش به زیارت حضرت امام رضا (ع) برود و با گرفتن اولین حق‌الزحمه، نذر خویش را ادا کرد.

 

در سال 1353 پس از پایان تحصیل در مقطع کارشناسی برای ادامه تحصیل عازم آمریکا شد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مدیریت بازرگانی اخذ کرد. او در سال 1356 پس از پایان تحصیلات به میهن بازگشت و در شهریور 1356 ازدواج کرد.

 

شهید شاهوی و مبارزه علیه طاغوت

عباس با اندیشه‌های بنیان‌گذار فقید جمهوری اسلامی در مساجد و هیأت‌های مذهبی که کانون اجتماع مردم انقلابی و متعهد بود آشنا شد. با تأمل در اندیشه‌ها و بیانات حضرت امام خمینی(ره) که آن را برگرفته از کلام وحی می‌دانست، خیلی زود جذب شخصیت و اندیشه‌های ایشان شد.

 

پس از ورود به دانشگاه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خود را قوت بخشید و با روشنگری، جوانان و دانشجویان را با آرمان‌های امام و مقتدای خویش آشنا نمود. هم چنین زمانی که در خارج از کشور مشغول تحصیل بود به همراه شهیدان محمد رواقی و حبیب‌اله مهمانچی انجمن اسلامی دانشجویان" اُکلاهاما" را تأسیس کرد. او از این پس با سفر به شهرهای مختلف آمریکا و برپایی جلسات سخنرانی و تفسیر قرآن،دانشجویان را با حقایق و همچنین اندیشه‌های حضرت امام خمینی(ره) آشنا می‌نمود.

 

بازگشت او به وطن در سال 1356 ه.ش مصادف بود با افزایش اعتراضات ضد رژیم در کشور و عباس در این مرحله نیز دوشادوش مردم انقلابی در صف تظاهرات شرکت می‌کرد. او هم چنین با تشکیل جلسات مختلف با موضوع " اسلام راستین و انسان‌ساز" ارزش‌های والای اسلامی و انسانی را به مردم معرفی می‌کرد. او اعلامیه‌های حضرت امام را تهیه و با همکاری جوانان و دوستانش منتشر و توزیع می‌نمود. شهید شاهوی با تبحری که در ساخت نارنجک‌های دستی داشت نقش به سزایی در تسخیر پادگان ژاندارمری شاهپور ایفا نمود.

 

خانم زهرا زعفرانچی همسر مؤمنه شهید شاهوی در خاطره‌ای از وی چنین نقل می‌کند:‌« ... عباس از وجود فساد اداری و به یغما رفتن بیت‌المال و تضیع حقوق مردم در دستگاه‌های دولتی قبل از انقلاب ،‌بسیار ناراضی بود و از اینکه می‌دید ، مسئولان دست نشانده رژیم پهلوی چگونه باطل را جایگزین حق نموده‌اند، اشک حسرت می‌ریخت و از خداوند می‌خواست تا طعم شیرین حکومت اسلامی را بر این ملت ستمدیده ارزانی فرماید و سرانجام دعای سحر او و همه مظلومان اجابت شد و حق در مملکت طاغوت‌زده ایران جاری گشت».

 

شهید شاهوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی

با دمیده شدن فجر انقلاب عباس شاهوی سر از پا نمی‌شناخت و همه توان خود را برای پاسداری از آرمان‌های والای انقلاب اسلامی به کار گرفت. همسرش در این رابطه می‌گوید: « ... بعد از انقلاب در طول شبانه روز حدود 6 ساعت به منزل می‌آمد . همیشه برای انجام مأموریت‌های اداری به استان‌های مختلف و مناطق روستایی سفر می‌کرد. بارها شد با اینکه در تهران به سر می‌برد اما به دلیل سنگینی مسئولیتی که به عهده داشت ، چند روز به خانه نیامد. هنگامی که دخترمان به دنیا آمد ،‌عباس حتی فرصت نداشت که به بیمارستان بیاید ...».

 

او ابتدا عهده‌دار سرپرستی کمیته انتظامی مسجد قنات‌آباد شد. در کنار این امر مهم به عنوان مدیر گروه صنعتی ملی فولاد ایران منصوب شد. از اقدامات مهم او در زمان تصدی مسئولیت این گروه‌، می‌توان به تلاش‌های بی‌وقفه او برای خودکفایی اقتصادی، پاک‌سازی مدیران وابسته و بازگرداندن اموال بیت‌المال به صاحبان اصلی آن اشاره کرد. عباس هم چنین با اعلام تشکیل حزب جمهوری اسلامی،‌ به عضویت آن درآمد و در صحنه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی با مشارکت حزب جمهوری اسلامی، خوش درخشید.

 

او با لیاقتی که از خود نشان داد از سوی وزیر بازرگانی دولت شهید رجایی مأموریت یافت تا مرکز تهیه و توزیع فلزات ایران را تأسیس کند و با درایت و تدبیری که از خود نشان داد توانست این مأموریت خطیر را به نحو احسن به انجام رساند و به عنوان معاون وزیر بازرگانی و نخستین مدیر عامل مرکز تهیه و توزیع فلزات ایران منصوب شد.

عباس شاهوی عاشق شهادت بود و می‌گفت: « من لیاقت این فیض الهی را ندارم». همسرش می‌گوید: « او همیشه از من می‌خواست تا برای او از خداوند فوز عظیم شهادت را طلب نمایم و می‌گفت از خدا بخواهید من در بستر نمیرم یا زمانی که به مملکت خدمت می‌کنم جان ببازم و یا شهید شوم».

 

سرانجام اشتیاق عباس شاهوی به شهادت در آسمان‌ها مُهر تأیید خورد و شامگاه هفتم تیر در کنار شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی و یاران آفتاب شربت شهادت را نوشید.

همسرش آخرین خاطره دیدار خود با وی را چنین نقل می‌‌کند: « آن روز وقتی از کار به خانه آمد بسیار مسرور به نظر می‌رسید. با مهربانی و اخلاق حسنه که همیشه در وجودش پرتو فشانی می‌کرد با اهل خانه رفتار نمود. پس از چند ساعت صحبت کردن با من و بازی با بچه‌ها ، نماز مغرب و عشاء را اقامه کرد و به سوی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی که قربان‌گاهش شد حرکت نمود».

 

سبکبالان چو بگذشتند زین وادی به آرامی

غمی سنگین گرانی می‌کند بر دوش این صحرا

از شهید عباس شاهوی دو فرزند به نام‌های محمدمهدی(1357) و لیلا (1360) به یادگار مانده است.

 

تلاش برای اصلاح ساختار اقتصادی و بازرگانی کشور ویژگی‌ بارز شهید

شهید عباس شاهوی که فساد اقتصادی و بازرگانی دوران قبل از انقلاب اسلامی را مشاهده کرده بود، می‌دانست که اصلاح این امور از مهم‌ترین برنامه‌هایی است که باید دنبال شود. او معتقد بود یکی از مسئولیت‌های مدیران و مسئولان ذی‌ربط در این بخش نظارت کامل بر معاملات جاری و حمایت از سرمایه‌گذاران بخش خصوصی است. وضع قوانین عادلانه برای حمایت از تولیدکننده و مصرف‌کننده از اهداف دیگر شهید شاهوی بود که همواره آن را دنبال می‌نمود. او معظل گرانی و تورم را یکی از مشکلات جدی مردم می‌دانست از این رو تلاش نمود در طول خدمت در وزارت بازرگانی اقدامات مؤثری را در این خصوص انجام دهد.

 

او در مدتی که در مرکز تهیه و توزیع فلزات ایران مشغول خدمت بود توانست با اتخاذ سیاست‌های اقتصادی صحیح،‌دست واسطه‌های سودجو را از این بخش قطع کند.شهید شاهوی در تدوین سیاست‌های کنترل ارز و کمک به تحقق اصل 44 قانون اساسی نقش مؤثری داشت و همواره توصیه می‌نمود تجار و بازرگانان در مسیر خود هرگز از خط اسلام خارج نشوند که در این صورت اقتصاد کشور بیمه خواهد شد.

 

ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی شهید

- مطیع اسلام

- پیرو ولایت فقیه

- اقامه فریضه امر به معروف و نهی‌ از منکر

- دوستی با قرآن

از سجایای اخلاقی و شخصیتی شهید عباس شاهوی به شمار می‌رود